عشق
نوشته شده توسط محدثه ابراهيم زاده در 10 آبان 1396 in بدون موضوع
جوانی رفت پیش پیری وگفت:
روزی ندارم گره افتاده به کارم
پیرمرد گفت:
دست پدرومادرت راببوس
گفتم:
چرخ روزگار به کامم نیست برکت از خانه ام رفته است
گفت:
دسته پدرو مادرت راببوس
فرم در حال بارگذاری ...